انسان شناسي سايکولوژيست ها (5): فروم
اريک فروم
فروم معتقد بود انسان گرايشي فطري به رشد و نمو و تحقق بخشيدن به توانش را دارد. اين تکليف اصلي انسان و هدف نهايي و ضروري او در زندگي است. ناتواني در تبديل شدن به آنچه توان شدنش را دارد، ناتواني در دستيابي به گرايش خلاق، موجب ناخشنودي و بيماري رواني مي شود. به اعتقاد وي داشتن هويت به عنوان فردي بي همتا و يگانه، نياز بنيادي انسان است. وي انسان به صورت ذاتي خوب يا بد تلقي نمي کرد، بلکه معتقد بود اگر در تحقق بخشيدن توان خود شکست بخورد، مي تواند به فردي شرور تبديل شود.
به نظر فروم بشريت سرانجام به حالتي از توازن و يکپارچگي دست خواهد يافت، اما از ناکامي هاي امروز در رسيدن به آن غمگين بود. او يک جامعه آرماني را معرفي که و آن را سوسياليسم اشتراکي انسان گرا ناميد و آن را به صورت جامعه اي توصيف کرد که در آن عشق، برادري و اتحاد ويژگي تمام روابط انسان است. گرايش خلاق غالب خواهد شد و احساس هاي تنهايي، بي معنايي و بيگانگي از بين خواهند رفت (شولتز، ص 205).
درباره این سایت