سايکوتراپي؛ راه يا بيراهه
همانگونه که در راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders) آمده است، سايکوتراپي (يا به اصلاح روان درماني) نشانه شناختي است و به ريشه بيماري هاي رواني نمي پردازد. به همين دليل اين نوع درمان، همانند پزشکي مدرن، موقت بوده و برطرف کننده کامل اختلالات نيست. در واقع، دليل اصلي ناکارآمدي سايکوتراپي، سطحي بودن آن و عدم رفع مشکلات به صورت اصولي است.
براي درمان بيماري هاي رواني، بايد علت هاي بيماري مشخص شده و در درجه اول از آنها پيشگيري شود و در درجه بعد، روش هاي مناسب براي مقابله با آنها انتخاب شود
در کتاب توهم سايکوتراپي The Illusion of Psychotherapy، درمان اختلالات رواني به عنوان يک توهم مطرح شده است. در اين کتاب، بهبود نسبي بيماري، ناشي از گذشت زمان و شرايط خاص زندگي و کنار آمدن فرد دانسته شده و سايکوتراپي نفي مي شود.
درمان واقعي اختلالات رواني نيازمند شناخت دقيق علل اختلال و برخورد ريشه اي با آن است و با برطرف کردن نشانه هاي ظاهري، نمي توان انتظار بهبود واقعي بيماري را انتظار داشت.
لازم به ذکر است، منظور از اختلالات رواني، دسته بندي DSM نيست يا ICD (the International Statistical Classification of Diseases) اروپايي نيست، چرا که اين دسته بندي ها مبتني بر نشانه شناسي بوده و روابط چهارگانه (ارتباط با خود، ديگران، محيط و ديگران) را به شکل کامل پوشش نمي دهد.
درباره این سایت