انسان حيوان نيست


گرچه ممکن است انسان داراي اشتراکاتي با حيوانات داشته باشد، ولي انسان حيوان نيست. تلقي حيواني از انسان، ناشي از نگاه ماده گرايانه به حقيقت انسان و محدود کردن او به ماده است. در حالي که انسان، فراتر از جسم، داراي روحي ماورائي و غيرمادي است که حقيقت اصلي وجود او را تشکيل مي دهد.


     انسان موجود پيچيده اي است و با ساير جانداران اشتراکاتي دارد. نمي توان به صرف اينکه انسان به نوعي با حيوانات وجه تشابه دارد، او را حيوان دانست.


 


طبقه بندي موجودات زنده


طبقه بندي موجودات زنده


 


    انسان همانند گياه صدر، همانند حيوان صدر و شغاف، همانند جن صدر و شغاف و قلب و همانند ملک فؤاد دارد، ولي هيچ يک از موجودات ديگر نيست. انسان ترکيبي از چهار مؤلفه صدر و شغاف و قلب و فؤاد است و بر اساس انتخاب و اراده و عمل خود، نفس خود را مي سازد. انسان مي توانند با رفتار مطلوب از ملک و فرشته هم فراتر رفته و جايگاه بالاتري پيدا کند و مي تواند به نوعي زندگي کند که از حيوان هم گمراه تر و بي ارزش تر شود.


     اين امر را مي توان با مثال کيک و ترکيبات آن به روشني دريافت. بدين معني که کيک از اجزاء مختلفي مانند آرد، شير، شکر و . تشکيل شده است، ولي هيچ يک از آنها نيست. يعني کيکي که از ترکيبات مختلف ايجاد شده، ديگر آرد يا شير يا شکر نيست و ماهيت متفاوت و مستقلي پيدا کرده است و فقط مي توان گفت کيک، کيک است. اين نکته در مورد انسان نيز صدق مي کند و بايد گفت، انسان، انسان است نه حيوان و گياه و جن و ملک.




کيک


    کيک




مواد اوليه کيک


مواد اوليه کيک


 


     نگاه تک بعدي به انسان و متمرکز شدن بر اشتراکات او با حيوانات، باعث شده است در نگاه غرب، انسان نوعي حيوان تلقي شود و تنها در چهارچوب مادي مورد مطالعه قرار گيرد. در اين نگرش، حيوانات نيز داراي ذهن و ذهنيت هستند و مطالعه آنها در حيطه سايکولوژي انجام مي گيرد. آنچه در اينجا مطرح است، صرف تلقي ذهن براي حيوانات نيست، بلکه تعميم نتايج مربوط به مطالعه حيوانات به انسان و حيوان تلقي کردن انسان مورد انتقاد است.


 


The Mentality of Apes


کتاب «ذهنيت ميمون ها» نوشته ولفگانگ کهلر


 


     انسان علاوه بر ذهن، داراي روح و فطرت است و از اين بعد، فراتر از يک حيوان بوده و قابليت هاي بسيار بالاتري دارد. علم سايکولوژي انسان شناسي را زيرمجموعه حيوان شناسي تلقي مي کند و يافته هاي مربوط به حيوانات را به انسان تعميم مي دهد. در حالي که حيوانات فاقد روح معنوي و فطرت و نفس و اراده آگاهانه هستند، انسان ها داراي نفسي هستند که با اراده آنها شکل مي گيرد و فراتر از غرايزي مانند خشم و شهوت عمل مي کند. عملکرد حيوان بر اساس غرايزش رقم مي خورد، در حالي که انسان داراي قدرت انتخاب است و بر اساس اراده عمل مي کند و اين انتخاب باعث ساخته شدن و شکل گرفتن نفس او مي شود.


      انسان شناسي غربي، انسان را حيواني مي داند که تحت کنترل غرايزش قرار دارد. مثلاً به نظر فرويد غرايز شهوت و خشم بر انسان حاکم هستند و انسان حيواني غيرمنطقي و در واقع، حيوان غيرقابل اعتماد است.


 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

طرفداران احمدی نژاد وب‌نوشت شخصی محمدمهدی درویشی شاهکلائی میکروسکوپ های نوری آزمایشگاهی و صنعتی مزدور مدرسه شاد سونیک ایرانیک | Sonic Iranic هواساز زیباترین مطالب در زمینه های ادبی انواع جواهرات نقره و سنگ هاي قيمتي