انسان حيوان نيست
گرچه ممکن است انسان داراي اشتراکاتي با حيوانات داشته باشد، ولي انسان حيوان نيست. تلقي حيواني از انسان، ناشي از نگاه ماده گرايانه به حقيقت انسان و محدود کردن او به ماده است. در حالي که انسان، فراتر از جسم، داراي روحي ماورائي و غيرمادي است که حقيقت اصلي وجود او را تشکيل مي دهد.
در نگاه غرب، انسان نوعي حيوان است و در چهارچوب مادي مورد مطالعه قرار مي گيرد. در اين نگرش، حيوانات نيز داراي ذهن و ذهنيت هستند و مطالعه آنها در حيطه سايکولوژي انجام مي گيرد. آنچه در اينجا مطرح است، صرف تلقي ذهن براي حيوانات نيست، بلکه تعميم نتايج مربوط به مطالعه حيوانات به انسان و حيوان تلقي کردن انسان مورد انتقاد است.
کتاب «ذهنيت ميمون ها» نوشته ولفگانگ کهلر
انسان علاوه بر ذهن، داراي روح و فطرت است و از اين بعد، فراتر از يک حيوان بوده و قابليت هاي بسيار بالاتري دارد. علم سايکولوژي انسان شناسي را زيرمجموعه حيوان شناسي تلقي مي کند و يافته هاي مربوط به حيوانات را به انسان تعميم مي دهد. در حالي که حيوانات فاقد روح معنوي و فطرت و نفس و اراده آگاهانه هستند، انسان ها داراي نفسي هستند که با اراده آنها شکل مي گيرد و فراتر از غرايزي مانند خشم و شهوت عمل مي کند. عملکرد حيوان بر اساس غرايزش رقم مي خورد، در حالي که انسان داراي قدرت انتخاب است و بر اساس اراده عمل مي کند و اين انتخاب باعث ساخته شدن و شکل گرفتن نفس او مي شود.
انسان شناسي غربي، انسان را حيواني مي داند که تحت کنترل غرايزش قرار دارد. مثلاً به نظر فرويد غرايز شهوت و خشم بر انسان حاکم هستند و انسان حيواني غيرمنطقي و در واقع، حيوان غيرقابل اعتماد است.
درباره این سایت